ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تاثیر گنبد نمکی بر کیفیت خاک اراضی پایین دست با بهرهگیری از روشهای آماری چندمتغیره (مطالعه موردی: گنبد نمکی کرسیا، دشت داراب)
گنبدهای نمکی به دلیل رخنه تودههای نمک در سنگهای سطحی رسوبی و رسیدن آن به سطح زمین، تاثیرات شگرفی در آبهای زیرزمینی، کشاورزی، مواد معدنی و کیفیت خاک اراضی پایین دست خود دارند. طی این فرآیند، هرساله حجم قابل توجهی از املاح به سطح زمین راه یافته و تحت تاثیر عوامل مختلف فرسایشی وارد اراضی پایین شده و کیفیت خاک را تحت تاثیر قرار میدهند. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر گنبد نمکی کرسیا در کیفیت خاک مناطق پایین دست است. برای انجام این پژوهش، منطقه مورد مطالعه براساس کاربری و فاصله از گنبد نمکی به 4 منطقه تقسیم و تعداد 22 نمونه خاک از این مناطق برداشت شدند. یونهای Mg, N, K, Na, Ca و همچنین میزان pH, EC و بافت نمونههای خاک 1391 اندازهگیری و N, Na, Ca, SAR, EC, pH سال 1372 از وزارت جهاد کشاورزی تهیه و تغییرات معنادار عناصر در کاربریهای مختلف، میزان تغییرات این عناصر در کاربری اراضی در دو دوره زمانی، شناسایی مولفههای موثر در کیفیت خاک و طبقهبندی عناصر شیمیایی بوسیله کاربری اراضی به ترتیب با استفاده از تحلیلهای آماری چندمتغیره مثل آزمون تحلیل واریانس، آزمونT مستقل، تحلیل عاملی و تحلیل خوشهای مشخص شدند. نتایج نشان داد که تمام متغیرها به جز پتاسیم، منیزیم، اسیدیته خاک و رس در کاربریهای مختلف و پارامترهای شیمیایی N و pH در دو دوره زمانی 1372 و 1391 دارای اختلاف معناداری بودند
https://www.jdmal.ir/article_24653_b4fd17661604bd5cbb6bf8aa8a3d2c22.pdf
2017-02-19
1
14
10.22034/jdmal.2017.24653
"گنبد نمکی کرسیا-داراب"
"کیفیت خاک"
"روش های آماری چندمتغیره"
کاظم
نصرتی
k_nosrati@sbu.ac.ir
1
دانشیار، گروه جغرافیای طبیعی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
LEAD_AUTHOR
مصطفی
امینی
mo_amini@sbu.ac.ir
2
دانشجوی دکتری ژئومورفولوژی، گروه جغرافیای طبیعی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
AUTHOR
مهدی
انصاری
mehdiansari66@yahoo.com
3
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه جغرافیای طبیعی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
AUTHOR
احسان
بیژن زاده
knosrati@gmail.com
4
دانشیار، گروه آگرواکولوژی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی داراب، دانشگاه شیراز، داراب، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شناسایی کانونهای بالفعل تولید گرد و غبار با استفاده از دادههای سنجش از دور و شبیهسازی جریان هوا مطالعه موردی: استان البرز
گرد و غبار یکی از مخاطرات طبیعی است که عمدتاً در مناطق خشک و نیمهخشک جهان رخ میدهد و به همین دلیل یکی از معضلات اصلی کشور ایران نیز به شمار میرود. در این مقاله، به شناسایی کانونهای بالفعل تولید گرد و غبار در استان البرز با استفاده از تصاویر ماهوارهای و مدلسازی عددی پیش بینی جریان هوا پرداخته شده است. دادههای ماهوارهای سنجنده OLI لندست 8 (2013 تا 2015) و داده مدل رقومی ارتفاعی سنجنده ASTER به منظور تولید ماسکهای فرسایش ناپذیری دریافت شدند و با اعمال شاخصهای پوشش گیاهی، رطوبت، زبری و طبقه بندی تصاویر، مناطق فرسایشناپذیر از دیگر مناطق جدا شدند. همچنین با استفاده از اطلاعات زمینی گرد و غبار و مدل هایاسپلیت مسیر جریان هوا در همه رویدادهای گرد و غبار سال 2013 تا 2015 شبیهسازی شد و رویدادهای محلی گرد و غبار تعیین گردیدند. با اعمال مدل ماتریکس هایاسپلیت برای رویدادهای محلی و مشخص کردن محلهای تماس جریان هوا با سطح زمین، تصاویر رستری رویدادها بر اساس غلظت گرد و غبار تولید شد. در نهایت با ادغام ماسکهای فرسایشناپذیری بر روی این تصاویر، به دست آوردن مقدار مجموع و استاندارد کردن آن به صورت فازی، نقشه نهایی کانونهای بالفعل تولید گرد و غبار به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که تلفیق روشهای سنجش از دوری و شبیهسازی عددی به همراه اطلاعات زمینی گرد و غبار به خوبی میتواند منابع بالفعل تولید گرد و غبار را نشان دهد.
https://www.jdmal.ir/article_24652_a5795f3b8adb878ee870da552c3ef9cd.pdf
2017-02-19
15
26
10.22034/jdmal.2017.24652
کانونهای بالفعل گرد و غبار
سنجش از دور
شبیهسازی
هایاسپلیت
بهزاد
رایگانی
behzad.rayegani@gmail.com
1
استادیار دانشکده محیط زیست، سازمان حفاظت محیط زیست
AUTHOR
زهرا
خیراندیش
kheirandishz@ut.ac.ir
2
دانش آموخته کارشناسی ارشد محیط زیست، دانشکده محیط زیست، سازمان حفاظت محیط زیست
LEAD_AUTHOR
فرزانه
کرمانی
kermani.farzane@gmail.com
3
دانش آموخته کارشناسی ارشد محیط زیست، دانشکده محیط زیست، سازمان حفاظت محیط زیست
AUTHOR
منصوره
محمدی میاب
mohammadimansoore@gmail.com
4
دانش آموخته کارشناسی ارشد محیط زیست، دانشکده محیط زیست، سازمان حفاظت محیط زیست
AUTHOR
عابد
ترابی نیا
abed.torabinia@gmail.com
5
دانش آموخته کارشناسی ارشد محیط زیست، دانشکده محیط زیست، سازمان حفاظت محیط زیست
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تاثیر اعمال تنش خشکی روی گیاه مادری بر برخی شاخصهای جوانهزنی بذرهای تولیدی مرزه تابستانه (Satureja hortensis L.)
بهمنظور بررسی اثرات اعمال تنش خشکی بر گیاه مادری مرزه (Satureja hortensis L.) بر برخی شاخصهای جوانهزنی بذور تولیدی، آزمایشی با چهار تیمار (بذرهای حاصل از گیاه مادری طی اعمال چهار سطح تنش خشکی (100درصد (شاهد)، 75درصد، 50درصد، 25درصد ظرفیت زراعی) و چهار تکرار و در قالب طرح کاملاً تصادفی به اجرا درآمد. بذور جوانهزده در هر روز شمارش و پس از ده روز در نهایت صفات درصدجوانهزنی، سرعت جوانهزنی، سرعت جوانهزنی روزانه، متوسط جوانهزنی روزانه، شاخص جوانهزنی، طول ریشهچه، طول گیاهچه، بنیه بذر و وزن هزاردانه اندازه گیری شد. نتایج حاصل نشان داد که تنش خشکی اعمال شده بر گیاه مادری بر سرعت جوانهزنی، طول گیاهچه، طول ریشهچه و بنیه بذر در سطح یک درصد و بر درصد جوانهزنی در سطح 5 درصد معنیدار بوده و تاثیر معنیداری بر وزن هزار دانه بذر، جوانهزنی روزانه، سرعت جوانهزنی روزانه و شاخص جوانهزنی نداشت. بیشترین درصد جوانهزنی (75/97 درصد) مربوط بذور تولیدی از ظرفیت زراعی 100% وکمترین درصد با50/87درصد مربوط به تنش 50 درصد ظرفیت زراعی بود که با تنش 25 و 75 درصد ظرفیت زراعی اختلاف معنیداری نداشتند. بیشترین سرعت جوانهزنی نیز (95/10 بذر در روز) در تیمار 50 درصد ظرفیت زراعی بهدست آمد و کمترین مقدار با 94/7 بذر در روز مربوط به تیمار 100 درصد ظرفیت زراعی بود. بیشترین بنیه بذر نیز (15/5) مربوط به تیمار 100 درصد ظرفیت زراعی بود که با تیمار 75 درصد ظرفیت زراعی اختلاف معنیداری نداشت و کمترین میزان 07/4 مربوط به تیمار 50 درصد ظرفیت زراعی بود که با تیمار 25 درصد ظرفیت زراعی اختلاف معنیداری نشان داد.
https://www.jdmal.ir/article_24659_f5c4546bb5c9f24e1486ca267ec5af96.pdf
2017-02-19
27
35
10.22034/jdmal.2017.24659
درصد جوانهزنی
سرعت جوانهزنی
بنیه بذر
ظرفیت زراعی
مریم
شمسایی
shamsaei_m80@yahoo.com
1
کارشناس ارشد مدیریت مناطق بیابانی، دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی، دانشگاه یزد
AUTHOR
حمید
سودائیزاده
2
استادیار و عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی، دانشگاه یزد
LEAD_AUTHOR
مهدیه
تجملیان
tajamoliyan@gmail.com
3
دانشجوی دکتری بیابانزدایی، دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی، دانشگاه یزد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی روند خشکسالیهای با مقیاس زمانی بلند مدت در مناطق نیمهخشک، خشک و فراخشک جهان
محدودیت منابع آب شیرین، تغییر اقلیم و وقوع خشکسالی های بلندمدت و شدید از چالش های اصلی جهان امروز به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک است. در چنین شرایطی و به خصوص در رابطه با خشکسالیها، لازم است تا تغییرات و روند آنها به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک مورد بررسی قرار گیرد تا در صورت وجود روند های افزایشی خشکسالی، اقدامات لازم در برنامه ریزی های مدیریت منابع آب صورت پذیرد. در این مطالعه، از آزمون آماری ناپارامتری Mann-Kendall جهت تعیین روند در سریهای زمانی بلند مدت خشکسالیهای متوسط تا شدید و بسیار شدید (سری های زمانی بلند مدتِ 9، 12، 18 و 24 ماهه از شاخص استاندارد شده بارش (SPI)) استفاده گردید. نتایج نشاندهنده وجود روندهای افزایشی و کاهشی معنادار خشکسالی در این مناطق است. با افزایش مقیاس سری زمانی خشکسالی ها، درصد مناطق با روند افزایشی یا کاهشی SPI بیشتر می گردد. برای مثال، در رابطه با روند کاهشی SPI (افزایشی خشکسالی)، درصد این مناطق از 8/17 در SPI 9 ماهه به 9/21، 48/28 و 71/31 درصد به ترتیب برای SPI های 12، 18 و 24 ماهه افزایش مییابد. افزایش دامنه خشکسالیهای طولانی مدت متوسط تا شدید و همچنین بسیار شدید در بخشی از مناطق دنیا خصوصاً خاورمیانه و غرب آمریکا مشاهده میشود. افزایش خشکسالیها خصوصاً در کشورهای در حال توسعه واقع در خاورمیانه بحرانهای فعلی را نیز می تواند تشدید نماید و لذا در نظر گرفتن تمهیدات لازم جهت کاهش اثرات افزایش خشکسالیها خصوصاً در سطح منطقهای و بینالمللی وجود دارد.
https://www.jdmal.ir/article_24660_a86570be91ae2bb4c4f9576cabac826e.pdf
2017-02-19
36
53
10.22034/jdmal.2017.24660
خشکسالی
خشک
روند
فراخشک
نیمه خشک
محمدرضا
کوثری
mohammad_kousari@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی و کویر شناسی، دانشگاه یزد
LEAD_AUTHOR
محمدرضا
اختصاصی
mr_ekhtesasi@yazd.ac.ir
2
استاد و عضو هیئت علمی گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی و کویر شناسی، دانشگاه یزد
AUTHOR
حسین
ملکی نژاد
hmalekinezhad@yazd.ac.ir
3
دانشیار و عضو هیئت علمی گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی و کویر شناسی، دانشگاه یزد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی روند تغییرات خشکسالی بر اساس شاخص بارش استاندارد شده و شاخص تبخیر - تعرق استاندارد شده در سواحل جنوبی ایران
این تحقیق با هدف مقایسه دو شاخص بارش استاندارد (SPI) و شاخص بارش- تبخیر و تعرق استاندارد (SPEI) از نظر پایش و روند خشکسالی اقلیمی در ایستگاههای سینوپتیک واقع در سواحل خلیجفارس و دریای عمان طی دوره آماری (1992 تا 2014) انجام شده است. تحلیل روند خشکسالی با استفاده از روشهای من- کندال و من - کندال اصلاح شده با حذف اثر خودهمبستگی صورت پذیرفته است. مقایسه نتایج دو شاخص در تحلیل خشکسالی و درصد فراوانی خشکسالی در کلاسهای مختلف در مقیاسهای زمانی 3 تا 48 ماهه نشان داد، روند تغییرات دو شاخص مشابه اما شاخص SPEI نسبت به SPI فرکانس بالاتری از خشکسالی و پاسخ سریعتری به تغییرات رطوبتی نشان میدهد. بین تمامی مقیاسهای زمانی محاسبه دو شاخص رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد ، به طوری که بالاترین ضریب همبستگی در اکثر ایستگاهها در مقیاس 12 و 24 ماهه بهترتیب 97/0 و 98/0 مشاهده گردید. نتایج مشابهی نیز در تحلیل درصد فراوانی در کلاسهای مختلف بدست آمد. بررسی روند خشکسالی در منطقه مورد مطالعه حاکی از روند فزاینده خشکسالی است که با افزایش مقیاس زمانی شیب روند شاخص SPEI نسبت به SPI قویتر است. در نهایت پیشنهاد میگردد، در اقلیمهای خشک و فراخشک بیابان ساحلی استفاده از SPI برای پایش خشکسالی کافی نیست و به دلیل نقش دما به عنوان عامل محدود کننده رطوبت، استفاده از شاخص SPEI برای پایش موثر و دقیق خشکسالیها استفاده شود.
https://www.jdmal.ir/article_24662_621b43cd8ca63bf8f7a00a03a87248f5.pdf
2017-02-19
54
69
10.22034/jdmal.2017.24662
شاخص خشکسالی
روند زمانی
بارش و دما
تبخیر و تعرق
سواحل جنوبی ایران
ام البنین
بذرافشان
bazrafshan1361@gmail.com
1
استادیار، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، ایران
LEAD_AUTHOR
فوزیه
محمودزاده
mahmoodzadeh.f.1390@gmail.com
2
دانشآموخته کارشناسی ارشد آبخیزداری، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، ایران
AUTHOR
جواد
بذرافشان
jbazraf@ut.ac.ir
3
دانشیار، دانشکده مهندسی فناوری و کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی توان رسوبزایی درخسارههای ژئومرفولوژی با استفاده از تونل باد و مدل اریفر( مطالعه موردی آران – کاشان)
در این تحقیق به منظور بررسی توان رسوبزایی رخسارههای مختلف ژئومورفولوژی در منطقه آران از دستگاه تونل باد و مدل اریفر استفاده شد. نتایج بدست آمده از تونل باد نشان داد که بیشترین سرعت آستانه فرسایش در شرایط طبیعی متعلق به رخساره پوستههای سخت و خشک دشت رسی با سرعت آستانه بیش ازm/s13 و سپس اراضی پفی و اراضی کشاورزی – رسی با سرعتی برابر m/s12 میباشد کمترین سرعت آستانه فرسایش متعلق به خاکهای ریز دانه لومی – شنی دشت سر پوشیده با سرعتی برابرm/s5/6 میباشد.همچنین نتایج بدست آمده شدت فرسایش بادی با استفاده از تونل باد نشان داد که پایدارترین رخساره، رخساره دشت رسی و اراضی پفی با میزان رسوبی معادل 0 تا 2/175 تن در کیلومتر مربع در سال میباشند که در کلاس فرسایش I و حساسترین رخساره، رخساره پهنههای ماسهای همراه با پوشش سنگریزهای و دشت رسی – تپه ماسهای با میزان رسوبی معادل 09/5450 تا 04/5517 تن در کیلومتر مربع در سال که در کلاس فرسایشیIV طبقه بندی شده است. درصورتی که پایدارترین رخساره در مدل اریفر رخساره اراضی کشاورزی با میزان رسوب 1/415 تن در کیلومتر مربع در سال که در کلاس فرسایشیII و حساسترین رخساره، رخساره پهنهها و تپههای ماسهای با میزان رسوبی معادل 6/1168 تن در کیلومتر مربع در سال که در کلاس فرسایشیIV قرار گرفته است.
https://www.jdmal.ir/article_24663_024fbc54203c6898a71218d41eb88a54.pdf
2017-02-19
70
83
10.22034/jdmal.2017.24663
فرسایش بادی
مدل اریفر
دستگاه تونل باد
رخسارههای ژئومرفولوژی
زهرا
ایازی
ayazi@ut.ac.ir
1
دانشجوی دکتری بیابانزدایی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
طیبه
مصباح زاده
tmesbah@ut.ac.ir
2
استادیار گروه احیاء مناطق خشک و بیابانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
حسن
احمدی
ahmadi@ut.ac.ir
3
استاد گروه احیاء مناطق خشک و بیابانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
ناصر
مشهدی
nmashhad@ut.ac.ir
4
استادیار مرکز تحقیقات بینالمللی بیابان، دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه دقّت روشهای رگرسیونی و هوشمصنوعی در برآورد سرعت روزانه باد در منطقه سیستان
پژوهش حاضر با هدف مقایسه دقّت پیشبینی روشهای رگرسیونی، شبکه عصبیمصنوعی و سیستم استنتاج فازی- عصبی تطبیقی در برآورد سرعت باد در منطقه سیستان انجام شد. برای این منظور از دادههای روزانه ایستگاههای هواشناسی سینوپتیک زابل و زهک طی یک دوره پنج ساله (2015-2010) استفاده شد. برای مدلسازی به روش شبکه عصبیمصنوعی و سیستم استنتاج فازی از نرمافزار MATLAB و برای مدلسازی با روشهای رگرسیونی از نرمافزار DATA FITاستفاده شد. دقّت روشها با استفاده از آمارههای جذر میانگین مربعات خطا، شاخص تطابق و میانگین قدر مطلق خطا مورد ارزیابی قرار گرفت. ب بر اساس نتایج، متوسط درجه حررات روزانه و متوسط رطوبت نسبی بهترتیب، بیشترین وکمترین تأثیر را بر سرعت باد در منطقه سیستان دارند (بهترتیب ضریب همبستگی 42/0 و 25/0). علاوه بر این، نتایج بیانگر آن است که در بین روشهای مورداستفاده روش نروفازی با تابع عملگر گوسین در برآورد سرعت باد دارای عملکرد دقیقتری است (جذر میانگین مربعات خطا، 56/2). در حالیکه مجذور میانگین مربعات خطا برای مدل رگرسیون 44/4 میباشد. همچنین ضریب تشخیص روابط رگرسیون (51/0 و 45/0) نیز در مقایسه با مدل پرسترون چندلایه و مدل نروفازی (52/0 و 51/0) در هر دو ایستگاه کمتر است. بر این اساس پیشنهاد میگردد جهت تخمین و پیشبینی دقیقتر سرعت باد در منطقه سیستان از روش نروفازی استفاده شود تا با برآورد دقیق این مؤلفه، علاوه بر برنامهریزی جهت کاهش خسارات ناشی از وزش بادهای شدید، امکان بهرهبرداری بهینه از این منبع انرژی نیز فراهم شود.
https://www.jdmal.ir/article_24664_e53e2b0c1bdc4b361e0808f55caf8d13.pdf
2017-02-19
84
95
10.22034/jdmal.2017.24664
تحلیل حساسیت
میانگین مربعات خطا
روش نروفازی
ضریب تشخیص
افروز
آبتین
afroozabtin2014@gmail.com
1
دانشآموخته کارشناسی ارشد بیابانزدایی دانشکده آب و خاک، گروه مرتع و آبخیزداری، دانشگاه زابل
AUTHOR
حسین
پیری صحراگرد
hopiry@uoz.ac.ir
2
استادیار گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده آب و خاک، دانشگاه زاب
LEAD_AUTHOR
احمد
پهلوانروی
pahlavanravi@uoz.ac.ir
3
دانشیار گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده آب و خاک دانشگاه زابل
AUTHOR
جمشید
پیری
j.piri@uoz.ac.ir
4
عضو هیئت علمی گروه مهندسی آب، دانشکده آب و خاک، دانشگاه زابل
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
برآورد فراوانی، سرعت و جهت بادهای فرساینده و مولد طوفانهای گردوغبار و ریز گردها در سطح استان یزد با استفاده از تحلیل گلباد، گلطوفان و گلماسه
فرسایش بادی و وقوع پدیده ریزگردها ازجمله معضلات استان یزد است که هرساله خسارات پیدا و پنهان فراوانی را به این استان وارد مینماید. تحلیل وضعیت بادهای فرساینده و برآورد جهت نهایی جریان حمل ماسه ازجملهازجمله مطالعات پایهای است که میتواند در اجرای موفقتر طرحهای مبارزه با فرسایش بادی کارساز باشد. در این تحقیق تلاش گردید تا با استفاده از تحلیل فراوانی سمت و سرعت باد و محاسبه پتانسیل حمل ماسه توسط باد و بهرهگیری از گلباد، گلطوفان و گلماسه چشماندازی از سیمای فرسایش بادی در سطح استان یزد ارائه شود. نتایج حاصل نشان داد که توزیع زمانی بادهای فرساینده به گونهای است که عمده آنها در فصول بهار و تابستان رخ میدهد و در فصل پاییز میزان وقوع بادهای فرساینده در سطح استان دارای کمترین مقدار است. همچنین براساس این تحقیق میانگین درصد بادهای فرساینده و یا بادهایی که قادر به تولید گرد و غبار و ریزگرد میباشند در سطح استان بین 4/6 درصد در شهرستان یزد و 6/23 درصد در شهرستان هرات متغیر است که اگر به تعداد روزهای سال تعمیم داده شود بهطور میانگین میتوان 44 روز طوفانی را در سطح استان انتظار داشت. لذا اگرچه فراوانی بادهای فرساینده و طوفانزای با سرعت آستانه بیش از 6 متر برثانیه در سطح استان عموماً از 14 درصد تجاوز نمیکند ولی با این حال مهمترین نقش را در وقوع فرسایش و بروز گرد و غبار در سطح استان ایفا میکنند که عموماً از سمت جنوب غرب و غرب آغاز شده و به سمت شرق تا شمال شرق جریان دارند.
https://www.jdmal.ir/article_24661_a63a9d11346105da022416db76d1c3cc.pdf
2017-02-19
96
106
10.22034/jdmal.2017.24661
فرسایش بادی
گلباد
گلطوفان
گلماسه
ریزگرد
محمد علی
صارمی نایینی
saremi.naeini@yazd.ac.ir
1
استادیار، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه یزد، یزد، ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه تغییرات دمای هوا با سطوح مختلف زمین در مناطق خشک
پوششهای سطحی متفاوت مانند خاک، سنگ، رستنیها و غیره با تأثیر بر روی تغییرات عناصر جوی مجاور خود منجر به شکلگیری شرایط اقلیمی متفاوت، در مقیاسهای کوچک می شوند. در مناطق خشک و بیابانی معمولاً در روزهای گرم سال بیشترین اختلاف دما در سطح خاک و هوا دیده میشود، که میتواند تأثیر ریزاقلیمی و اکولوژیکی مؤثری بر روی پدیدهها داشته باشد. در این پژوهش، بهمنظور مقایسه دمای هوای اندازهگیری شده در ایستگاه سینوپتیک یزد و دمای سطوح مختلف زمین، دمای هشت پوشش سطحی مختلف (شامل سطح گیاهی سبز، سطح گیاهی خشک شده، خاک زراعی، سطح سیمانی، خاک غیرزراعی، موزاییک، آسفالت، سطح فلزی تیره رنگ) با دو نوع دماسنج جیوهای و رقومی در محدوده شهر یزد، در ماههای تیر و مرداد سال 1395 اندازهگیری و با یکدیگر و با دمای هوای اندازهگیری شده ایستگاه سینوپتیک مقایسه گردید. براساس نتایج، بیشترین دما برابر °C 3/70 و کمترین دمای سطحی برابر °C 4/47 بهترتیب برای پوشش سطحی آسفالت و سطح گیاهی سبز ثبت گردید. همچنین، براساس نتایج آزمون کلموگرف اسمیرنوف، تفاوت معنیدار در سطح پنج درصد و همبستگی بالای 86/0، بین دمای سطوح مختلف و دمای هوا مشاهده شد. در مجموع، سطح آسفالت با °C 23 و سطح گیاهی سبز با °C5 اختلاف بهترتیب بیشترین و کمترین تفاوت را با دمای هوا نشان دادند. در نتیجه، سطوح مختلف در برابر تابش خورشید، الگوهایدمایی گوناگونی از خود نشان میدهند.
https://www.jdmal.ir/article_24801_5f608aab191a699dc64c012493e3073e.pdf
2017-02-19
107
112
10.22034/jdmal.2017.24801
الگوی دمایی
پوشش سطحی
دمای سطح
دمای هوا
مناطق بیابانی یزد
سهیلا
پویان
s.pouyan@stu.yazd.ac.ir
1
دانشجوی دکتری، بیابانزدایی، دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی، دانشگاه یزد
AUTHOR
عاطفه
جبالی
at.jebali@stu.yazd.ac.ir
2
دانشجوی دکتری، بیابانزدایی، دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی، دانشگاه یزد
AUTHOR
مسعود
منتظرقائم
3
دانش آموخته کارشناسی ارشد، مهندسی منابع طبیعی_ محیط زیست، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
AUTHOR
محمد
زارع
mzernani@yazd.ac.ir
4
استادیار، گروه مناطق بیابانی، دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی، دانشگاه یزد
LEAD_AUTHOR
سیدامیدرضا
میرنژاد
5
کارشناس مکانیک، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد
AUTHOR