انجمن علمی مدیریت و کنترل مناطق بیابانی ایران
مدیریت بیابان
2476-3985
2476-3721
9
1
2021
05
22
ارزیابی قابلیت دادههای سنجش از دور در تهیه نقشه فرسایش بادی استان اصفهان با استفاده از مدل IRIFR
1
14
FA
مائده
عابدی
دانش آموخته کارشناسی ارشد بیابان زدایی، دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایران.
m.abedi71@yahoo.com
رضا
جعفری
0003-2144-8333
دانشیار دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان،ایران
reza.jafari@cc.iut.ac.ir
10.22034/jdmal.2021.244522
فرسایش بادی و مدیریت آن همواره یکی از مباحث مهم مناطق خشک بوده است. بنابراین ، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی قابلیت دادههای سنجش از دور در پهنهبندی این فرآیند بر اساس عوامل فرسایش بادی مدل IRIFR در استان پهناور اصفهان انجام شد. به این منظور عاملهای مختلف شامل پستی و بلندی زمین، سرعت باد، دشت ریگی، پوششگیاهی، رطوبت خاک، پراکنش نهشتههای بادی، کاربری و مدیریت اراضی از تصاویر ماهوارهای مودیس، لندست و مدل رقومی ارتفاع شاتل فضایی استخراج و با استفاده از منطق فازی تلفیق شد. سپس، صحت نقشه فرسایش بادی بهدست آمده توسط نقشه فرسایش بادی موجود با استفاده از 200 نقطه تصادفی و ماتریس خطا ارزیابی شد. نتایج نشان داد که فرسایش بادی، بیشتر در شهرستانهای نایین، آران و بیدگل، اردستان و اصفهان غالب است. مطابق نقشۀ فرسایش بادی تولید شده در این پژوهش، کلاسهای کم 26.3%، متوسط 56.9%، زیاد 11.8% و خیلیزیاد 5% از سطح منطقه مطالعاتی را تشکیل داده است. صحت کلی 73% نقشه تولید شده و نقشه زمینی موجود در منطقه مطالعاتی، مبین کارآیی مناسب دادههای سنجش از دور در پهنه بندی فرسایش بادی است. بنابراین، با توجه به مزایای فراوان این دادهها میتوان از روش ارائه شده برای پهنهبندی و گزارش دهی وضعیت فرسایش بادی در مقیاسهای مختلف مکانی و زمانی در بخشهای اجرایی استفاده کرد.
تصاویر ماهوراهای,لندست,مدیریت بیابان,منطق فازی,مودیس
https://www.jdmal.ir/article_244522.html
https://www.jdmal.ir/article_244522_da4e4feedabdaf4274fe590fbf9b4883.pdf
انجمن علمی مدیریت و کنترل مناطق بیابانی ایران
مدیریت بیابان
2476-3985
2476-3721
9
1
2021
05
22
مقایسۀ دقت روشهای مختلف تخمین بخار آب جو در برآورد دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهوارۀ لندست 8
15
34
FA
فهیمه
عربی علی آباد
دانشجوی دکتری بیابانزدایی، دانشکدۀ منابعطبیعی و کویرشناسی، دانشگاه یزد، یزد، ایران.
fahimearabi1993@gmail.com
محمد
زارع
0000-0001-9772-4416
دانشیار، دانشکدۀ منابعطبیعی و کویرشناسی، دانشگاه یزد، یزد، ایران.
mzernani@yazd.ac.ir
حمیدرضا
غفاریان مالمیری
استادیار، گروه جغرافیا، دانشگاه یزد، یزد، ایران.
hrghafarian@yazd.ac.ir
10.22034/jdmal.2021.244523
دما بهعنوان یکی از مهمترین مؤلفههای فیزیکی، انتقال و تبادل انرژی را بین لایههای مختلف زمین و جو کنترل میکند. روشهای برآورد دمای سطح زمین، مبتنی بر تصاویر ماهوارهای، به متغیرهای سطحی و جوی مانند گسیلمندی سطح، میانگین دمای هوا، ضریب انتقال اتمسفری و بخار آب بهعنوان ورودی نیاز دارد. عدم قطعیت در این متغیرها باعث ایجاد خطا در بازیابی دمای سطح زمین میشود. هدف از پژوهش حاضر مقایسۀ دقت روشهای مختلف تخمین بخار آب جو در برآورد دمای سطح زمین با بهرهگیری از تصاویر لندست 8 است. به این منظور بخار آب جو، با استفاده از روشهای تصحیح اتمسفری FLAASH، تصاویر سنجندۀ مودیس و روش SWCVR برآورد شد. سپس تأثیر بخار آب جو بر دقت دمای سطح زمین حاصل از روشهای پنجره مجزا و تک باندی بررسی شد. اعتبارسنجی تصاویر دمای سطح زمین با استفاده از روش اعتبارسنجی تقاطعی و روش مبتنی بر اندازهگیری زمینی انجام شد. سپس،20 تصویر از ماهواره لندست 8 مربوط به سالهای 2018 و 2019، برای تخمین بخار آب جو به روش تصحیح اتمسفری FLAASH و SWCVR و برآورد دمای سطح زمین استفاده شد. از دادههای رقومی رادیانس مودیس برای تخمین بخار آب جو و از محصول دمای سطح زمین این سنجنده برای ارزیابی متقابل استفاده شد. دما با استفاده از دماسنج در نقاطی با پوشش همگن برای اعتبارسنجی مبتنی بر برداشت زمینی، اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که در میان روشهای برآورد بخار آب جو، روش SWCVR برای برآورد دمای سطح زمین مناسبتر است. روش پنجره مجزای مبتنی بر روش SWCVR کمترین مقادیر RMSE و MADE را به مقدار3.47 و 3.18 نشان میدهد. یافتههای طبقهبندی تصاویر RMSE خوارزمیک (الگوریتم) پنجره مجزای مبتنی بر SWCVR، نشان داد که 1.67 درصد از مساحت منطقه، خطای بیشتر از 4 درجه سانتیگراد و 98 درصد از منطقۀ مطالعاتی دارای خطای کمتر از 4 درجه سانتیگراد است.
پنجره مجزا,دمای سطح زمین,سنجش از دور حرارتی,مودیس,یزد
https://www.jdmal.ir/article_244523.html
https://www.jdmal.ir/article_244523_cd9b97b16aa13c3cfe4bee48c9ab4afc.pdf
انجمن علمی مدیریت و کنترل مناطق بیابانی ایران
مدیریت بیابان
2476-3985
2476-3721
9
1
2021
05
22
اثر بیوپرایمینگ بذر با باکتری ریزوسفری Pseudomonas putida (Trevisan) بر روند رشد نهال گیاه دارویی استبرق (Calotropis procera Ait)
35
50
FA
فاطمه
سهرابی
دانش آموخته کارشناسی ارشد بیوتکنولوژی خاک، دانشگاه پیام نور، البرز، کرج، ایران
sohrabi_fatemeh@yahoo.com
محمد
بهمنی جعفرلو
0000-0003-0095-5985
دانش آموخته دکتری تخصصی اکولوژی، دانشکدۀ کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران.
m_bahmani@rocketmail.com
10.22034/jdmal.2021.244525
پژوهش حاضر با هدف بهبود رشد اندام هوایی، ریشهزایی و شاخص کیفی نهالهای استبرق (<em>Calotropis procera </em>Ait) با استفاده از بیوپرایمینگ بذر با ریزوباکتری <em>Pseudomonasputida </em>(Trevisan) سویه 169 انجام شده است. این آزمایش در دو سطح مایه تلقیح شامل شاهد و باکتری ریزوسفری و سه دورۀ زمانی رشد شامل نهالهای یک ماهه، دوماهه و سهماهه، با استفاده از آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با پنج تکرار انجام شد. نتایج بیوپرایمینگ نشان داد که نهالهای حاصل از پرایمینگ باکتریایی در دورههای زمانی یکماهه، دوماهه و سهماهه در مقایسه با شاهد بهترتیب در شاخص حجم ریشه 707.5، 1823.1 و 47.6%، سطح ریشه 654.6، 1798.6 و 40.3%، وزن تر ساقه 270.6، 38.5 و 6.6% و ارتفاع نهال 58.5، 19.3 و 2.5% افزایش داشته است. بالاترین مقدار شاخص کیفی در نهالهای سهماهۀ تلقیح شده با ریزوباکتری مشاهده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که شاخص اندامهای هوایی ازجمله ارتفاع، قطر یقه و وزن ساقه نسبت به هم بهجز طول ریشه و وزن خشک ریشه همبستگی معنیداری داشته است. نتایج نشان داد که پرایمینگ باکتریهای ریزوسفریِ مورد استفاده در این پژوهش، عملکرد مثبتی بر ارتقای شاخصهای رشد نهال استبرق داشته است. بنابراین، پیشنهاد میشود که پژوهشهای بیشتری بر روی همزیستی باکتریهای ریزوسفری با گیاهان مختلف و تعامل اثر آنها صورت گیرد تا بتوان از این فن در راستای تولید گیاهی و احیای اراضی بیابانی بهرۀ بیشتری جست.
باکتریهای محرک رشد,استقرار نهال,بیومس,تولید گیاهی,بیابانهای ساحلی
https://www.jdmal.ir/article_244525.html
https://www.jdmal.ir/article_244525_59d80297f9652c7e5d7b321aba40b879.pdf
انجمن علمی مدیریت و کنترل مناطق بیابانی ایران
مدیریت بیابان
2476-3985
2476-3721
9
1
2021
05
22
پیشبینی تأثیر تغییر کاربری و پوشش اراضی بر گسترش تپههای ماسهای در بیابانهای ساحلی جنوب شرق ایران با استفاده از مدلCA-Markov
51
66
FA
هستی
پطروسیان
دانشجوی دکتری محیط زیست- آمایش سرزمین، دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تهران، ایران.
hasti.petrosian@gmail.com
علی اکبر
نظری سامانی
دانشیار دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تهران، ایران.
aknazari@ut.ac.ir
افشین
دانه کار
استاد دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تهران، ایران.
danehkar@ut.ac.ir
ناصر
مشهدی
استادیار مرکز تحقیقات بین المللی بیابان دانشگاه تهران، ایران.
nmashhad@ut.ac.ir
10.22034/jdmal.2021.244527
با توجه به تغییرات گسترده و غیراصولی کاربری اراضی، آشکارسازی تغییرات پوشش سرزمین و کاربری اراضی در طول دورههای زمانی با استفاده از تصاویر ماهوارهای، برای مدیریت پایدار منابع طبیعی، امری ضروری است. پژوهش حاضر با هدف پایش تغییرات کاربری اراضی، مدلسازی و پیشبینی وضعیت آن ها در 15 سال آینده در سواحل بیابانی جاسک (دریای عمان) انجام شد. بهمنظور آشکارسازی تغییرها از تصاویر ماهواره لندست سالهای 1366، 1382 و 1397 استفاده شد. پس از انجام تصحیحهای هندسی و جوی بر روی تصاویر، نقشه کاربری مربوط به هر سال در قالب 11 واحد کاربری و پوشش اراضی با استفاده از روش طبقهبندی ترکیبی تهیه شد. مدلسازی تغییر کاربری با بهکارگیری مدل سلولهای خودکار زنجیرۀ مارکوف در مرحلۀ اول برای صحت سنجی مدل و در مرحله دوم برای پیشبینی کاربری اراضی در سال 1412 انجام شد. ارزیابی مقدار تطابق نقشه شبیهسازی شده سال 1397 و نقشه واقعی با ضریب کاپای 0.83 نشان داد مدل سلولهای خودکار زنجیره مارکوف، مدلی مناسب برای پیشبینی تغییرپذیری کاربری اراضی است. بر اساس نتایج بهدست آمده، مشابه با روند تغییرات 30 سال اخیر، در سال 1412 کشاورزی در منطقه روندی صعودی خواهد داشت و نسبت به سال 1397 رشد 74% خواهد داشت. مساحت سکونتگاهها، شبکه دسترسی دریایی و کاربری آبزی پروری نیز در این دوره افزایش خواهد یافت. در سال 1412، مساحت پوشش مرتعی و پوشش گیاهی موجود در بستر رودخانه دارای روند کاهشی و بیشتر به سمت تبدیل به زمینهای کشاورزی خواهد بود. مساحت تپههای ماسهای در سال 1412، 33.4% افزایش خواهد یافت. این افزایش موجب خواهد شد که بخش جنوبی روستای سورگلم و بخش شرقی جنگلهای مانگرو در معرض حرکت و جابه جایی ماسههای روان، آسیب ببینند. نتایج این پژوهش نشان دهنده آن است که در صورتی که روند توسعه و تغییر کاربری/پوشش اراضی همانند 30 سال قبل باشد، مناطق زیادی در معرض تهدید و آسیب حرکت ماسههای روان قرار خواهند گرفت و برای کنترل و مدیریت آن لازم است تا اقدامات لازم مورد توجه قرار گیرد.
آشکارسازی تغییرات,لندست,پوشش/کاربری اراضی,سلولهای خودکار,مکران
https://www.jdmal.ir/article_244527.html
https://www.jdmal.ir/article_244527_b952b30d4a5a28f20e4979dd196c9204.pdf
انجمن علمی مدیریت و کنترل مناطق بیابانی ایران
مدیریت بیابان
2476-3985
2476-3721
9
1
2021
05
22
شناسایی روش موفق کاشت تاغ (Haloxylon aphyllum Iljin) در مناطق بیابانی و تأثیر آن بر بهبود ویژگیهای پوشش گیاهی و خاک در منطقۀ دوسنگی میبد
67
80
FA
علی
زارع
دانشجوی دکتری مدیریت و کنترل بیابان، دانشکدۀ منابع طبیعی و کویرشناسی، دانشگاه یزد، یزد، ایران.
alizareh1352@yahoo.com
محمد علی
حکیم زاده
دانشیار، دانشکدۀ منابع طبیعی و کویر شناسی، دانشگاه یزد، یزد، ایران.
hakimzadeh15@gmail.com
علی اکبر
کریمیان
0000-0001-5083-1138
دانشیار، دانشکدۀ منابع طبیعی و کویر شناسی، دانشگاه یزد، یزد، ایران.
akarimian@yazd.ac.ir
10.22034/jdmal.2021.244521
تاغکاری و توسعه جنگلهای دست کاشت در مناطق خشک یکی از کارهای اساسی برای مقابله با بیابانزایی است. در پژوهش حاضر روشهای کاشت گونه سیاهتاغ (<em>Haloxylon aphyllum</em> Iljin) از قبیل ریپینگ، هلالیآبگیر و حفر چاله و کاشت در خشکهرودها در محدودۀ منطقۀ بیابانی آسیاب دوسنگی میبد با شاهد مقایسه شد. به این منظور در هر محدوده چهار نوار (ترانسکت) m300 بهصورت تصادفی- نظاممند (سیستماتیک) در نظر گرفته شد و بر روی هر نوار 15 قطعه (پلات) 10 متر مربعی بهصورت تصادفی دادهبرداری شد. در هریک از قطعهها ویژگیهای پوشش گیاهی شامل درصد پوشش گیاهی کل، تراکم، تاج پوشش، شادابی و عمق ریشهدوانی تاغ و ویژگیهای خاک شامل رطوبت، نفوذپذیری و ذخیره کربن درخاک اندازهگیری و محاسبه شد. دادههای جمعآوری شده از نظر نرمال بودن با آزمون Shapiro-Wilk بررسی و با استفاده از آزمونهای تجزیه واریانس یک طرفه و دانکن تجزیه و تحلیل شد. طبق نتایج حاصل از تجزیه واریانس تأثیر تاغکاری با روشهای مختلف بر تاج پوشش، تراکم، شادابی و عمق ریشهدوانی درختچه تاغ و درصد پوشش گیاهی در سطح 1% معنیدار است و تأثیر آن بر نفوذپذیری و رطوبت خاک در اردیبهشت ماه در سطح 1% و ذخیره کربن در سطح 5% معنیدار است. افزایش تاج پوشش گیاهی به مقدار 5.1%، تراکم 249.7 اصله در هکتار، تاج پوشش تاغ 3.7%، طبقه شادابی 1.5، رطوبت خاک در بهار 1.38% ریشهدوانی بیش از 3 متر و نفوذپذیری 8.03 سانتیمتر بر ساعت مربوط به کاشت در خشکهرودها بوده که موفقیت نسبی در توسعه پوشش گیاهی منطقه داشته است.
نفوذپذیری خاک,ذخیره کربن,هلالی آبگیر,خشکهرود,رطوبت خاک,ریپینگ
https://www.jdmal.ir/article_244521.html
https://www.jdmal.ir/article_244521_d22bdd1d82a62718e0f07426aec1750d.pdf
انجمن علمی مدیریت و کنترل مناطق بیابانی ایران
مدیریت بیابان
2476-3985
2476-3721
9
1
2021
05
22
تأثیر پرایمینگ بذر بر عملکرد و برخی از شاخصهای کیفی گیاه دارویی چای ترش (Hibiscus sabdariffa L. ) در شرایط تنش خشکی
81
96
FA
ابوالفضل
توسلی
استادیار گروه کشاورزی، دانشگاه پیام نور، زاهدان، ایران
tavassoli.abolfazl@yahoo.com
10.22034/jdmal.2021.244526
یکی از روشهای مؤثر در افزایش تولید محصولات زراعی در نواحی خشک و بیابانی کشور، استفاده از ساز و کارهای افزایش مقاومت گیاهان از جمله پیش تیمار بذرها است. به این منظور، آزمایش مزرعهای روی گونه چای ترش<em>Hibiscus sabdariffa</em> L. بهصورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1397-1396 در مزرعهای واقع در جلگه شاه هاشم شهرستان دلگان با اقلیم بیابانی انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی از سه سطح تنش خشکی شامل آبیاری در ظرفیت زراعی (بدون تنش)، آبیاری در 75% ظرفیت زراعی یا "تنش ملایم" و آبیاری در 50% ظرفیت زراعی یا "تنش شدید" به عنوان فاکتور اصلی؛ و پیش تیمار بذرها در چهار سطح شامل بدون پرایمینگ، هیدروپرایمینگ، اسموپرایمینگ با پلی اتیلن گلایکول و هورمونال پرایمینگ با سالیسیلیک اسید به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که پرایمینگ بذرها در مقایسه با تیمار بدون پرایم موجب کاهش تعداد روز تا جوانه زنی گیاه شد. در بین تیمارهای پرایم نیز هیدروپرایم دارای سریع ترین زمان جوانه زنی بذرها پس از کاشت بود. از طرفی تیمارهای تنش و پرایم موجب زودرسی گیاه شد. در بین تیمارهای فوق کوتاهترین طول دورۀ رشد تا رسیدگی از تیمار تنش شدید و هیدروپرایم بهدست آمد. بیشترین مقدار وزنتر و خشک بوتهها، عملکرد کاسبرگ تازه و خشک چای ترش نیز از تیمار بدون تنش و پرایمینگ بذرها در همۀ سطحهای تیمارهای هیدروپرایمینگ، اسموپرایمینگ و هورمونال پرایمینگ حاصل شد. با مقایسه سه تیمار فوق مشخص شد که پرایمینگ بذر با سالیسیلیک اسید نتیجه بهتری نسبت به دیگر تیمارها در شرایط بدون تنش نشان می دهد. برای صفتهای محتوای آنتوسیانین و ترکیبهای فنولی کاسبرگ نیز مشاهده شد که با افزایش شدت تنش، محتوی این ترکیبها در کاسبرگ افزایش خواهد یافت.
بلوچستان,پیش تیمار,خشکی,چای ترش,عملکرد کاسبرگ,ترکیبهای ثانوی
https://www.jdmal.ir/article_244526.html
https://www.jdmal.ir/article_244526_c0cfad305627a1daae6bcd05febf61c1.pdf