1
دانشیار گروه محیط زیست، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان، تاکستان، ایران.
2
دانشیار گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده
به منظور افزایش بازدهی و جلوگیری از هدر رفت سرمایههای محدود در طرحهای مقابله با بیابانزایی، همواره نبود روشی که بتواند معیارها و راهکارهای مختلف را در نظر بگیرد و از آن میان بر مبنای ساختاری نظام مند و دیدگاه گروهی، راهحلهای بهینه را ارائه دهد، مشهود بوده است. پژوهش حاضر با هدف ارائه روشی به منظور رتبهبندی راهبردهای بهینه مقابله با بیابان زایی در دشت یزد- خضرآباد در قالب مدل های تصمیمگیری چند معیاره با بهره گیری مدل لینمپ انجام گرفت. در این روش از طریق یافتن فاصله اقلیدوسی راهبردها با بهترین راهبرد، ارجحترین راهبرد انتخاب شد، در این رابطه مسئله به یک مدل خطی ریاضی تبدیل شد، که پس از اجرای مدل در محیط نرم افزار لینگو، وزن هر راهبرد، فاصله از راهبرد ایدهآل و راهبرد ایدهآل برآورد شد. بر مبنای نتایج به دست آمده، از دیدگاه مدل ارزیابی لینمپ، بر مبنای ارجحیت پنج معیار نهایی نظرخواهی شده: تناسب و سازگاری با محیط زیست (C7)، تخریب منابع وخسارت محیطی و انسانی (C16)، منابع انسانی متخصص (C6)، ابزارهای علمی و فناوری (C5) و زمان (C2)، راهبردهای توسعه و احیاء پوشش گیاهی (A23) با فاصله 16/20، جلوگیری از تبدیل و تغییر نامناسب کاربری اراضی (A18) با فاصله 16/22، تعدیل در برداشت از منابع آب زیرزمینی (A31) با فاصله 16/35، به ترتیب به عنوان مهمترین راهبردهای مقابله با بیابانزایی در منطقه تشخیص داده شد. نتایج پژوهش حاضر به مدیران مناطق بیابانی این امکان را میدهد که امکانات و سرمایههای محدود تخصیص یافته برای مهار بیابانزایی را به شیوههای درست و کارآمد به کارگیرند. بنابراین، نتایج رتبهبندی مذکور می تواند باعث افزایش میزان موفقیت اجرای طرحهای بیابانزدایی و احیاء اراضی در منطقه مورد مطالعه شود.